AZADİSTAN (ERKİN YURD) -XİYABANİ

Sunday, April 09, 2006



سران آذربايجان مانند خياباني درك درستي از روند ملت شوندگي مليت ترك در ايران و منطقه و شمول آن بر دياسپوراي آذربايجاني جنوب ايران نداشته اند

هدف از بررسى زيرگروههاى ايلي٬ لهجه اى٬ جغرافيايى و مذهبى و... خلق ترك در ايران

مهران بهارى

تجزيه خلق ترك: سياست استراتژيك پان ايرانيسم و استعمارگران غربي


١- از سياستهاي راهبردي و استراتژيك استعمارگران و دول غربي و همه طيفهاي قوميت گراى افراطى فارس شامل سه جناح دولتي٬ نيروهاي سياسي اوپوزيسيون و جامعه روشنفكري فارس٬ ممانعت از روند ملت شدن گروههاي پراكنده ايلي- طائفه اي و مذهبي و جغرافي ترك زبان پراكنده در سراسر ايران استּ هدف غائي از اين سياست تبديل نمودن خلق ترك در ايران از يك مليت واحد و منسجم داراى اكثريت مطلق (و يا نسبي) به دهها گروه قومي مختلف پراكنده و جداى ترك زبان كه همه در اقليتند ميباشدּ

٢- در راستاي همين دسيسه استعمارى-پان ايرانيستى است كه تمام منابع رسمى و غيررسمى ايرانى-فارسى و دول غربي٬ بسيارى از شرقشناسان و تركى شناسان اروپايى و حتى تركيه اى٬ از سوئي هر كدام از زيرگروههاى ايلى و جغرافيايى٬ لهجه اى٬ طائفه اى٬ جغرافيايى و مذهبى خلق ترك ايران را (به عنوان مثال به شكل آذرى٬ آذربايجانى٬ خراسانى٬ قشقائى٬ افشار٬ شاهسون٬ خمسه٬ همدانى٬ سنقرى ٬ ابيوردى٬ اينانلو٬ اراكى فريدني ...... ) به شكل گروههاى منفرد٫ جدا و پراكنده ترك زبان و به صورت اقوام و خلقهايى متفاوت و نه به شكل زير گروههاى خلق و مليت واحد ترك معرفى مى كنند و از سوي ديگر بويژه جدائي دو توده پرشمار ترك يعنى قشقايى ها و تركهاى خراسان را از توده ترك شمال غرب يعني آذربايجان تبليغ و تلقين مينمايندּ

٣- در عرضه سياسي نيز دولتهاي مركزي ايران و استعمارگران غربي از نبود شعور ملي و وجود گرايشات طائفه گرائي و محلي گرايي در ميان برخي از سران طوائف ترك و نخبگان ناآگاه و كوته بين آذربايجاني استفاده نموده٬ آنها را با موفقيت تمام بر عليه يكديگر و بر عليه منافع ملي خلق ترك و حركات دمكراتيك اش بكار برده اندּ به عنوان نمونه در حركت دمكراتيك مشروطيت آذربايجان طوائف ترك شاهسون بر عليه اين حركت و در دوره حكومت ملي آذربايجان سران طوائف ترك ذوالفقاري و قشقائي بر عليه اين حكومت ملي بكار برده شده اندּ از سوي ديگر متاسفانه سران آذربايجان مانند خياباني و به درجاتى كمتر پيشه وري كه درك درستي از روند ملت شوندگي مليت ترك در ايران و منطقه و شمول آن بر دياسپوراي آذربايجاني جنوب ايران نداشته اند٬ حركات دمكراتيك طوائف ترك در جنوب ايران را٬ بويژه جنبش صولت الدوله در جنگ اول و جنبش خودمختاري اتحاديه ايلى ترك قشقائي در جنگ دوم را بخشي از حركات سياسي خلق واحد ترك نداشته و نسبت به آن بيگانه مانده اندּ

٤- سياست فارس سازى (فارسلاشديرما٫ تفريس) دولتي٫ با تراشيدن و پررنگتر كردن هويت هاى ايلي-طائفه اى و جايگزين كردن اين هويت قبيله اى به جاى هويت ملى ترك براى گروههاى ايلى ترك ايران٬ از سويي موفق به تشديد روند مسخ نمودن فرهنگ و هويت تركى و نابود ساختن زبان ملى-مادرى تركى شده و از سوي ديگر باعث ايجاد بحران هويت در ميان گروههاى ترك سراسر ايران٬ در داخل آذربايجان و يا خارج آن٬ در گروههاي طائفه اي و يا غير طائفه اي گرديده است. ثمره طبيعى اين سياست٬ تسهيل نمودن و شتاب دادن به روند فارس سازي مليت ترك در ايران است. ايجاد دهها نهاد و سازمان طويل عشايرى و برگزارى دهها كنگره و همايش و جشنواره موسيقي و زنان و فولكلور و پاسداشت شخصيتهاي ايلى و طائفه اى مخصوصا در مورد طوائف ترك قشقائي و شاهسون و ּּּּ از سوي دولت همه به هدف نابودى يگانگى مليت ترك در ايران و تجزيه آن استּ

0 Comments:

Post a Comment

<< Home